نسبت اين خاندان به ابوالحسن علي بن عليل، معروف به ابن عليم، از عارفان بزرگ فلسطين در سده ي پنجم هجري قمري مي رسد. لذا نخست به معرفي ابن عليم مي پردازيم و سپس به اجمال از ديگر بزرگان اين خاندان ياد مي کنيم.
 الف)شرح احوال ابن عُلَيم 
  
 با آنکه ابن عليم را از عارفان مشهور سده هاي نخستين اسلامي به شمار آورده و از او با عناوين و القاب بلندي چون «سلطان الاولياء»، «قدوة العارفين»، «سيد اهل الطريقة المحققين» ياد کرده اند(2)؛ اما دانسته هاي ما درباره ي احوال و زندگاني او اندک و مبتني بر گزارش کوتاه و مختصري است که در کتاب الانس الجليل آمده است. مؤلّف الانس الجليل بر آن بوده که شرح احوال او، به سبب شهرت فراگيرش، بي نياز از طول و تفصيل است.(3) 
 به هر حال با توجه به آن چه درباره اش نقل کرده اند، به نظر مي رسد که او مقبول عام و خاص و مورد توجه همه ي اقشار و طبقات جامعه بوده است، تا آنجا که حتي بيگانگان نيز او را بزرگ مي داشته اند.(4) نام و نسبت کامل او چنين است: ابوالحسن علي بن عليل بن محمد بن يوسف بن يعقوب بن عبدالرحمن.
 او دوران حيات خود را در فلسطين گذراند و سرانجام در همان سرزمين در دوازده ربيع الاول 474 هـ ق در گذشت و در روستاي حرم ــ که ظاهراً به احترام او «حرم» نام گرفت ــ به خاک سپرده شد. اين روستا که «قرية سيدنا علي» نيز ناميده شده، از توابع قلقيليه و در هجده کيلومتري شمال يافا بر ساحل دريا و در نزديکي ارسوف واقع است.(5) 
ب)آرامگاه ابن عُلَيم 
  
 پس از مرگ ابن عليم، آرامگاه او، مزار خاص و عام گرديد؛ چنانکه ملک بيبرس، پس از فتح يافا و ارسوف در سال 663 هـ ق، قبر او را زيارت کرد و نذورات و موقوفاتي نيز براي آن تعيين کرد. علاوه بر آن، تا مدت ها، هر سال در فصل تابستان، بر مزار او مراسم و آيين هاي مذهبي برگزار مي شد. در اين زمان، گروه هاي مختلف از نقاط دور و نزديک متوجه آرامگاه او مي شدند، و در آنجا ضمن زيارت قبر شيخ و انجام مراسم خاص، هدايايي نيز تقديم مي داشتند.(6) 
 ابوالعون شمس الدين محمد غزي (متوفي 910 هـ ق، عارف نامدار سده ي نهم هجري قمري، در فاصله ي سال هاي 886 ــ 890 هـ ق مقبره و آرامگاه ابن عليم را تعمير و بازسازي کرد و بدان نظم و ترتيب بخشيد و بر ضريح قبر که تا آن زمان از چوب بود، سنگ مرمر قرار داد. علاوه بر آن، چاه آبي نيز در صحن مسجد مجاور آرامگاه شيخ حفر کرد و برجي در پشت ايوان، در جهت غربي مسجد بنا نهاد.(7)
 در سال 1921 ميلادي، مدرسه اي در آن روستا، در جوار مقبره ي شيخ، جهت تحصيل طلاب علوم ديني تأسيس شد. اما در سال 1948 ميلادي، صهيونيست ها آن روستا را به اشغال خود درآوردند و پس از بيرون راندن مردم، آنجا را ويران کردند و به احتمال زياد، آرامگاه ابن عليم نيز در اين هجوم از بين رفت.(8) 
ج)نوادگان شيخ 
  
 بسياري از نوادگان واحفاد ابن عليم، در شمار عالمان و بزرگان فلسطين بودند. چند خانواده از روستاي حمامه، از توابع غزه، و از روستاي عباسيه، از توابع يافا به او نسبت داشتند و از نوادگان او شمرده مي شدند؛ که از آن جمله خاندان «کلابيه» را مي توان نام برد که در روستاي حمامه مي زيستند.(9)
 مهم ترين و شاخص ترين نوادگان شيخ عبارتند از:
 1)شمس الدين ابوعبيدالله محمد بن الشيخ زين الدين ابوهريره عبدالرحمن عليمي عمري حنبلي (متوفي 873 هـ ق)، که قاضي القضاة رهله، و پدر مؤلّف کتاب الانس الجليل بود.(10)
 2)شيخ شهاب الدين ابوالعباس احمد بن احمد بن محمد عليمي (متوفي 900هـ ق)، وي نيز بر مذهب احمد بن حنبل و در شمار قضاة فلسطين بود.(11)
 3)ابواليمن عبدالرحمن بن محمد بن عبدالرحمن عليمي، ملقب به مجيرالدين (متوفي 927 يا 928 هـ ق) مؤلّف کتاب الانس الجليل، اثري معروف و ارزشمند در شرح احوال بزرگان فلسطين تا اوايل سده ي دهم هجري قمري، است.(12)
 4)ابوالهدي عليمي قدسي (متوفي 1012 هـ ق) که از عارفان سده هاي دهم و يازدهم هجري قمري بود.(13)
 5)شيخ خيرالدين بن احمد بن علي عليمي فاروقي رملي (متوفي 1081 هـ ق)، که از مفسران و محدثان مشهور بود.(14) 
پينوشتها:
  
 1.استاديار دانشگاه آزاد ــ واحد اسلام شهر. 
 2.عليمي، الانس الجليل، ج 2، ص 72، موسوعه ي خاصه، ج 2، ص 501.
 3.عليمي، همانجا.
 4.همانجا، ج 2، ص 72 ــ 73؛ نيزبک: خالدي، اهل العلم و الحکم في ريف فلسطين، ص 69 ــ 70، 117 ــ 118؛ دباغ، بلادنا فلسطين، ج 1(2)، ص 75، ج 4، ص 35. 
 5.عليمي، همان، ج 2، ص 73؛ دباغ، همان، ج 3، ص 267 و 275، ج 4، ص 349؛ شرّاب، معجم بلدان فلسطين، ص 292. 
 6.عليمي، همان، ج 2، ص 72ــ 73؛ دباغ، همان، ج 4، ص 86؛ شرّاب، همان، ص 292 ــ 293، خالدي، همان، ص 107. 
 7.عليمي، همان، ج 2، ص 73، دباغ، همان، ج 3، ص 42؛ خالدي، همانجا، موسوعه ي خاصه، ج 2، ص 501.
 8.دبّاغ، همان، ج 4، ص 350، شراب، همان، ص 293؛ موسوعه ي عامه، ج 2، ص 219. 
 9.دباغ، همان، ج 1، ص 245 ، ج 4، ص 350؛
 10.عليمي، همان، ج 2، ص 262 ــ 266؛ دباغ، همان، ج 4، ص 418. 
 11.عليمي، همان، ج 2، ص 288 ــ 291. 
 12.عليمي، همانجا؛ دبّاغ، همان، ج 10، ص 102. 
 13.دبّاغ، همان، ج 10، ص 110. 
 14.همان، ج 4، ص 425. 
  
 منابع و مآخذ
 ــ خالدي، احمد سامح، اهل العالم و الحکم في ريف فلسطين، عمان، 1968 م .
 ــ دباغ، مصطفي مراد، بلادنا فلسطين، عمان، 1976ـ 1985 م.
 ــ شراب، محمد محمد، معجم بلدان فلسطين، دمشق، 1987 م.
 ــ عليمي مجيرالدين، الأنس الجليل بتاريخ القدس و الخليل، عمان، 1973 م.
 ــ موسوعه ي خاصه.
 ــ موسوعه ي عامه.
 نشريه فكر و نظر شماره 10-11