جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


فقيه نامدار
-(20 Body) 
فقيه نامدار
Visitor 607
Category: دنياي فن آوري
آيت الله العظمى حاج سيد محمد حجت كوه كمرى،يكى ديگر از شاگردان‏برجسته آيت الله العظمى حائرى و يكى از فقهاى نامدار قرن چهاردهم هجرى مى‏باشندكه در دوران فترت،نقش اساسى در حفظ و نگهدارى حوزه قم از خود به يادگارگذاشته است.

ولادت و نسب:

او فرزند آيت الله سيد على برادر زاده آيت الله سيد حسين كوه‏كمرى تبريزى‏مى‏باشد كه از مراجع معروف نجف بودند.تولد ايشان در سال 1310 در تبريز،در بيت‏رفيع علم و ادب رخ داده و در همانجا رشد و نما نموده است.سپس از محضر مرحوم‏ميرزا حبيب الله رشتى و فاضل شرابيانى كسب فيض نموده است،و از شاگردان‏شيخ الشريعة نمازى اصفهانى و آيت الله نائينى و عراقى بوده است و آنگاه در سال‏1349از مسقط الراس خويش به قم آمده و از محضر درس آيت الله حائرى در فقه و اصول‏و حديث استفاده نموده است.
آقاى سيد عليرضا ريحان يزدى در آئينه دانشوران در مورد جلسه درس ايشان‏مى‏نويسند:
«يكى ديگر از جلسات تدريس فقه و اصول كه امروز رونقى بسزا دارد مجلس‏درس آقا سيد محمد حجت است فضلاء و طلاب در اين جلسه شركت دارند و جاى!421 آن مدرس مدرسه دار الشفاء مى‏باشد.» (1)
حقير در سال‏1359 در كتاب‏«يكصد سال مبارزه روحانيت ج‏3 ص 58 درمورد ايشان چنين آورده‏ام‏«آيت الله العظمى حجت كوه كمرى بنيانگذار بنياد فرهنگى‏بزرگ:
آيت الله حجت فقيه وارسته،مجتهد متبحر،درايه‏شناس و بيوگرافيست اسلامى‏متقن و انديشمند آگاه،وى در فقه و اصول و از نظر مراتب تقوى و ورع مورد عنايت‏خاص استادگرانقدرش مؤسس‏حوزه علميه قم قرارداشت و بارها و بارهااز طرف ايشان موردمحبت و عنايت قرارگرفته بودند،به حدى‏كه محل نماز جماعت‏خود را در صحن‏مطهر حضرت‏معصومه(س)به اوواگذار نمودند و او رايكى از دو وصى‏شرعى خود قراردادند كه انجام‏وظايف و مسئوليتهاى‏حوزه در اختيار آنان‏بوده باشد وى در شرايط بحرانى و ايام تاريك و ظلمانى به مدت كوتاهى پس از فوت‏مؤسس حوزه،زعامت‏حوزه را همراه ياران خود در اختيار داشت و با سبك خاص‏علمى و با روش تدريس ويژه،تشنگان معارف اسلامى را با منابع اوليه اسلامى آشنامى‏ساخت.

زندگي نامه اجمالى:

از آبادى كوه‏كمر از توابع تبريز مى‏باشند كه تبار وى با 25 واسطه به وجود پرجودامام سجاد(ع)مى‏رسد و از آن شجره طيبه شاخ و برگ و ميوه مى‏گيرد.او تحصيلات‏خود را نخست در آذربايجان،سپس در نجف اشرف از محضر آيت الله شريعت‏اصفهانى و آيت الله نائينى و آيت الله ضياء عراقى انجام دادند.او اهل مطالعه و تحقيق وغور و بررسى و دقت در مسائل بود،به حدى كه در اندك مدت به درجه عاليه اجتهادنائل آمدند و در اثر بدى آب و هواى نجف و ضعف مزاج،ناچار در سال‏1349 ه.ق به‏قم مهاجرت كردند و با آن لياقت و استعداد ذاتى و اندوخته‏هاى علمى و فضيلتى كه‏داشت مورد توجه و عنايت‏خاص آيت الله مؤسس(كه عاشق فضيلت و اهل آن بود)قرارگرفتند بحدى كه او را در جايگاه نماز خود دستور اقامه نماز جماعت دادند و در بالاى‏سر حرم حضرت معصومه(س)تعيين نمودند ضمن انجام نماز جماعت،به كليه امورو مسائل مذهبى و شرعى قيام مى‏ورزيدند.
ايشان داراى حافظه قوى و ذهن وقاد و فكر صائب بودند و در مورد حافظه‏شان‏از خودشان نقل شده است كه مى‏فرمودند: «اگر 20 سال پيش حديثى را در بحار الانوارديده باشم با فضل الهى هم اكنون مى‏توانم بگويم عين روايت چه بوده و در كدام‏صفحه آن قرار داشته است.»

ويژگيها و خصوصيات روحى آيت الله حجت:

از خصوصيات روحى آن مرحوم اين بوده است كه از تظاهر و خودنمائى!423 گريزان بوده است او به اصحاب و دوستان خود هميشه توصيه داشت كه از تبليغ وترويج وى،خوددارى نمايند.به اهل منبر مى‏فرمودند:«راضى نيستم نام مرا بر منابرببريد.»
او از عزم و تصميم قوى برخوردار بوده است و اين اراده‏هاى استوار و محكم‏است كه رجال بزرگ و تاريخ ساز را مى‏سازد و بالندگى مى‏بخشد مرحوم استاد شهيدمرتضى مطهرى مى‏نويسند:
«مرحوم آيت الله حجت‏يك سيگارى بود كه تا كنون نظير او را نديده بودم گاهى‏سيگار او از سيگار ديگر بريده نمى‏شد بعضى از اوقات هم كه مى‏بريد بسيار مدتش‏كوتاه بود طولى نمى‏كشيد كه مجددا سيگارى را آتش مى‏زد در اوقات بيمارى اكثروقتشان صرف كشيدن سيگار مى‏گشت.وقتى مريض شدند و او را براى معالجه به‏تهران بردند،در تهران اطباء گفتند چون بيمارى ريوى داريد بايد سيگار را ترك كنيد وبه سينه‏تان ضرر دارد ايشان ابتدا به شوخى فرموده بودند:من اين سينه را براى كشيدن‏سيگار مى‏خواهم اگر سيگار نباشد سينه را مى‏خواهم چه كنم؟»عرض كردند به هر حال سيگار برايتان ضرر دارد و واقعا مضر است،ايشان‏فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلى واقعا همينطور است.فرموده بودند ديگرنمى‏كشم.يك كلمه نمى‏كشم كار را يكسره نمود يك حرف و يك تصميم اين مرد را به‏صورت يك مهاجر از عادت قرار داد.» (2)

آثار و خدمات:

ايشان داراى آثار ارزنده و خدمات برازنده‏اى بودند كه يكى از آثار بلند ايشان‏احياء تفسير بزرگ‏«التبيان‏»تاليف شيخ بزرگوار طوسى(اعلى الله مقامه الشريف)مى‏باشد.
و از خدمات درخشان ايشان،ايجاد و احداث مدرسه بزرگ حجتيه قم است كه‏در هشت هزار متر مربع با126 حجره روشن و مجهز است(البته با مهندسى و طراحى‏خودشان)هم اكنون مورد استفاده و بهره‏بردارى طلاب و فضلا مى‏باشد و تا كنون‏فضلاى نامدارى از آن مدرسه برخاسته‏اند.
يكى ديگر از خدمات ايشان،كتابخانه نفيس و ذى قيمتى است كه در قلب‏مدرسه حجتيه جا گرفته است و در تاسيس و راه اندازى آن دانشمند محترم حجة‏الاسلام و المسلمين حاج آقا مهدى حائرى امام جماعت مسجد ارك تهران نقش مؤثرو همكارى تمام داشته است و اكنون بيش از 25 هزار جلد كتاب متنوع و نفيس در زمينه‏هاى كتب درسى طلاب،تفسير ادبيات،اخبار و احاديث و رجال و تاريخ مى‏باشدساكنين مدرسه و ديگر طبقات،طبق وقفنامه،شبانه روز مى‏توانند از آن استفاده نمايند.
نگارنده خود در ايام تحصيل در سالهاى‏39 تا 45 ش،فراوان از كتابهاى تاريخى مفيدآن بهره برده است.

دخالت در امور سياسى:

ايشان كه پس از ارتحال مؤسس عاليقدر زحمات و مسئوليت‏حوزه را بر عهده‏داشتند،در مبارزات و برخوردهاى سياسى هم بى‏دخالت نبودند،به ويژه آنگاه كه پاى‏دين و مسائل شرع مقدس اسلام در ميان مى‏آمد.به عنوان ذكر نمونه،يكى از مواردى‏كه آن روزها مطرح شده بود،مسئله كشف حجاب به صورت اجبارى بود،ايشان درمورد دخالت اجبارى دولت در امور دينى اعلاميه‏اى به اين مضمون توسط آية الله‏بهبهانى به دولت وقت مخابره نمودند:
«بسم الله الرحمن الرحيم.به شرف عرض عالى مى‏رساند خيلى مناسب است كه‏حضرت مستطاب عالى به اولياى امور تذكر دهيد كه در بلاد اسلامى،امرى كه مخالفت‏آن از جهاتى با شريعت مقدسه محرز است،اجراى آن غير ممكن است و توليد مفاسدخواهد نمود.از مساعى جميله حضرتعالى تشكر مى‏نمايم.محمد الحسينى الكوه كمرى.» (3) به اين ترتيب ايشان با جرات و شجاعت تمام با دولتى گفتگو مى‏نمايند كه ازپيشتيبانى كامل آمريكا و دولتهاى بريتانيا و ديگر دول غربى برخوردار و حمايت‏مى‏گردد.

گفتار صاحب ريحانة الادب:

مرحوم ميرزا محمد على مدرس صاحب ريحانة الادب كه همشهرى او و يكى‏از تلامذه و شاگردان ايشان مى‏باشد.در ج 2، ص‏23،در حق استاد خود مى‏نويسند:
«سيد سند،حبر معتمد مولينا الاجل سيد محمد بن سيد على بن نقى بن محمدحسينى كوه كمرى كه از سادات آبادى كوه كمر نامى از توابع تبريز،به صحت نسب وشرافت‏حسب،در غايت‏شهرت معروف مى‏باشد نسب عاليش به سيد محمد مصرى‏ملقب به حجازى از اولاد على اصغر بن الامام السجاد(ع)موصول مى‏گردد ايشان‏حاوى فروع و اصول،جامع معقول و منقول،فقيه كامل،عالم عامل،عابد زاهد،محدث‏ثقه رجالى،داراى كمالات نفسانيه حائز مقامات معنويه مى‏بودند در مضمار مسايقت‏گوى سبقت را از اكابر و اقران ربودند حاوى قدح معلى و مرجع تقليد گروه انبوهى ازشيعيان و استاد الكل في الكل مى‏باشند...
مرحوم مدرس سپس عين نگارش مرحوم آيت الله حجت را مى‏آورند كه در سال‏1310 متولد شده‏اند و اساتيد را نام مى‏برد كه از محاضر والد خويش فقه را،و از حوزه‏درسى آيت الله يزدى،حديث را،و از حوزه درسى آيت الله سيد ابو تراب خوانسارى،فقه‏و اصول را،و از آيت الله شريعت اصفهانى،ميرزا حسين نائينى،سيد محمد فيروز آبادى‏و شيخ ضياء الدين عراقى و ديگر اكابر وقت تلمذ نموده است.آنگاه به منابع رشته‏تخصصى خود كه بيشتر فن رجال و درايه بوده است مى‏پردازد كه استاد روايتى ايشان‏آقاى شيخ عبد الله مامقانى،شريعت اصفهانى،سيد حسن صدر،سيد ابو تراب‏خوانسارى، شيخ محمد باقر بيرجندى و والد معظم خودشان آيت الله سيد على‏كوه‏كمرى بوده‏اند.

آثار و تاليفات:

آثار و تاليفات ايشان عبارت است از:
1-الاستصحاب
2-البيع
3-تنقيح المطالب المهمة في عمل الصور المجسمة
4-جامع الاحاديث و الاصول،كه تمامى احاديث‏شيعه را كه در اين زمان دردسترس فرقه محقه شيعه تواند بود،جامع و بيان معانى و مقاصد و جمع بين متناقضات‏آنها را مشتمل،و مطالب مهمه رجالى اينان حال اسانيد اخبار را به طرزى بس عجيب‏محتوى،و تمامى طبقات اهل علم را رهين منت‏خود فرموده‏اند.
5-حاشية الكفاية في الاصول
6-الصلوة
7-لوامع الانوار الفردية في مرسلات الآثار النبوية.
8-مستدرك المستدرك في استدراك ما فات عن صاحب المستدرك
9-الوقف،كه يك كتاب استدلالى و مشحون از جواهر و لئالى است و غير اينهاكه در موضوعات متنوعه بسيار و حواشى و تعليقات بر كتب حديث و رجال و درايه‏دارد...»
يكى از مؤلفان و خوشه‏چينان درس و بحث آيت الله العظمى حجت و مؤلف‏محترم دو جلد از آثار الحجة،حجة الاسلام حاج شيخ محمد شريف رازى مى‏باشد كه‏دو جلد از تاليف خود را به نام آن بزرگ مرجع وقت ناميده است و در لابلاى كتاب‏خويش محاسن شايسته‏اى را از استاد خويش به عنوان اداى حق استادى انجام داده‏اندو در ضمن آن اخلاص و بساطت‏خاص خدمات و آثار و شاگردان بزرگ مردم علم وفقاهت را باز شمرده‏اند ما ضمن چشم پوشى از برخى از خطاها و اشتباهات لفظى ولبى كه احيانا در اغلب نوشته‏ها امكان وقوعى دارد با توجه به اخلاص و علاقه آن‏نويسنده تلاشگر بخشى از شاگردان آن مرحوم را از آن كتاب مى‏آوريم.
1-آقا شيخ ابراهيم رياضى
2-شيخ ابراهيم مراغه‏اى
3-سيد ابراهيم علوى مقبره‏اى
4-ميرزا ابو طالب تجليل تبريزى
5-ميرزا ابو طالب فاضلى
6-سيد ابو القاسم تهرانى
7-شيخ ابو القاسم نحوى
8-ابو المجد بروجردى
9-شيخ احمد يمينى
10-شيخ احمد عراقى
11-احمد غروى سبط حايرى
12-احمد قمى
13-شيخ اسحق قفقازى
14-شيخ اسد الله كاشانى 15-سيد اسد الله ده خرقانى
16-شيخ اسد الله اصفهانى
17-شيخ اسمعيل بهارى
18-سيد اسمعيل اردبيلى بهارى
19-حاج ميرزا باقر تهرانى
20-حاج آقا باقر قمى
21-ميرزا تقى تبريزى
22-شيخ جابر فاضلى
23-حاج شيخ مشايخى
24-ميرزا جعفر اشراقى تبريزى
25-سيد جعفر بروجردى
26-سيد حسن سريزدى
27-حاج ميرزا حسن تيلى
28-آقا سيد حسن حجت
29-حاج آقا سيد حسن سيدى
30-ميرزا حسن مصطفوى
31-ميراز حسن انصارى محلاتى
32-آقا سيد حسين قاضى
33-ميرزا حسين مراغه‏اى
34-سيد حسين بدلاء
35-سيد حسن هشترودى
36-حاج آقا حسين اثنا عشرى
37-مرحوم ميرزا حسين تبريزى
38-سيد حمد مرندى
39-سيد حميد تويسركانى
40-شيخ داود رشتى
41-حاج ميرزا شهاب همدانى
42-حاج سيد صادق لواسانى
43-شيخ صادق خوئى
44-ميرزا صادق نصيرى سرابى
45-شيخ صدر الدين قفقارى
46-حاج آقا ضياء استر آبادى
47-حاج شيخ عباس مستقيم
48-شيخ عباس تهرانى
49-حاج شيخ عباس علوى
50-ميرزا عبد الله اصفهانى
51-شيخ عبد الله اصفهانى
52-حاج آقا عبد الله آل آقا
53-شيخ عبد الله مهاجرانى
54-شيخ عبد الحسين سيدى
55-شيخ عبد الحسين قفقازى
56-شيخ عبد الحسين وكيلى
57-ميرزا عبد الحسين غروى
58-سيد عبد الرسول تهرانى
59-شيخ عبد الرسول تهرانى
59-شيخ عبد الرسول بسطامى
60-آشيخ عبد الصمد خوئى
61-ميرزا عبد الكريم تهرانى
62-شيخ عبد الوهاب روحى
63-سيد عبد الوهاب يزدى
64-حاج شيخ عزيز الله نهاوندى
65-حاج ميرزا على تهرانى
66-حاج آقا على هاشمى
67-ميرزا على هاشمى
68-ميرزا على مرندى
69-سيد على حسينى
70-ميزرا على اردبيلى
71-شيخ على زنجانى
72-سيد على علوى
73-شيخ على انصارى
74-شيخ على اكبر تهرانى
75-ميرزا على اكبر اسلامى
76-ميرزا على اكبر فقيهى
77-شيخ على اصغر قزوينى
78-شيخ قاسم قفقازى
79-شيخ كاظم احمدى
80-سيد محمد داماد
81-آشيخ محمد كرمى
82-آميرزا محمد مجاهدى
83-آشيخ محمد اوليائى
84-آشيخ محمد فكور يزدى
85-حاج شيخ محمد لاكانى
86-آميرزا محمد بنابى
87-حاج ميرزا محمد باقر تهرانى
88-شيخ محمد باقر مهاجرانى
89-ميرزا محمد باقر مرندى
90-شيخ محمد تقى تهرانى
91-شيخ محمد تقى گيلانى
92-سيد محمد حسن مدرس
93-شيخ محمد حسن مازندرانى
94-سيد محمد حسين آل طه
95-شيخ محمد حسن هرسينى
96-سيد محمد حسين طباطبائى
97-شيخ محمد حسين دزفولى
98-شيخ محمد حيسن اردبيلى
99-سيد محمد رضا آل محمد
100-شيخ محمد رضاى فقيهى
101-شيخ محمد صادق قمى
102-شيخ محمد صادق تهرانى
103-سيد محمد على مجدى
104-حاج شيخ محمد على عبادى
105-ميرزا محمد على طباطبائى
106-ميرزا محمد على چرندابى
107-حاج سيد كاظم آية اللهى
108-شيخ محمود علمى
109-حاج آقا مجتبى محمد اراكى
110-شيخ محسن همدانى
111-شيخ محسن مشكينى
112-سيد محسن حجت
113-شيخ محسن طاهرى
114-آقا مرتضى حائرى
115-حاج شيخ سيد مرتضى فقيه
116-حاج سيد مرتضى ايروانى
117-سيد مرتضى علوى
118-شيخ مصطفى جليلى
119-آقا معتمد كرمانشاهى
120-حاج سيد مهدى انگجى
121-سيد مهدى تبريزى
122-حاج آقا مهدى حائرى
123-آقا شيخ مهدى منصورى
124-شيخ نصرت تبريزى ميانجى
125-شيخ نعمت الله مهدوى
126-شيخ هادى بروجردى
127-شيخ يحيى فاضل همدانى
128-ميرزا يحيى اراكى
129-آقا يحيى عبادى
130-آشيخ يوسف همدانى
131-آسيد يوسف مزلقانى
132-حاج سيد يونس اردبيلى
133-شيخ موسى زنجانى
اينها جمعى از شاگردان مشترك و مختص ايشان مى‏باشند و در«آثار الحجة‏»تعداد بيشترى را آورده‏اند كه طالبان تفصيل مى‏توانند به آن كتاب مراجعه فرمايند.

رحلت:

در آخرين روز بيمارى خود،براى شكستن مهر خويش استخاره كرد آيه‏«و له‏دعوة الحق‏»آمد و او را به لقاء الله بشارت داد چنانكه بر روى سنگ قبر ايشان در مدرسه‏حجتيه قم نيز حكم شده است‏«و بعد ما استشار بكلام الحق في كسر خاتمه اجيب بقوله‏تعالى و له دعوة الحق‏»امر به ثم تناول التربة الحسينيه و قال آخر زادى من الدنيا التربة‏فلبى دعوته زوال يوم الاثنين ثالث جمادى الاولى 1372 ه.ق‏»
يكى از شاعران سروده است:
او ز خاك كربلا مى‏خورد و مى‏گفت همين باشد ز دنيا آخرين زاد
وقتى خبر مرگ آيت الله حجت‏به آيت الله بروجردى رسيد در فقدان همسنگر ويار و كمك خويش فرمودند:«كمرم شكست. » (4)

پي نوشت :

1- آئينه دانشوران چاپ قديم ص 25.
2- گفتارهاى معنوى مقاله هجرت و جهاد ص 255.
3- يكصد سال مبارزه روحانيت از ميرزاى شيرازى تا امام خمينى تاليف نگارنده چاپ‏1359 صفحات 58تا63 نقل از نهضت دو ماه روحانيت تاليف آقاى دوانى ص‏66.
4- نور علم شماره 140 ص 90- 91.در مورد شناخت‏بيشتر او مى‏توان به:آثار الحجة،تاليف شريف‏رازى- نقباء البشر،حاج آقا بزرگ- ريحانة الادب،ج 2،ص 25- 24- يكصد سال مبارزه روحانيت،ج‏3مراجعه نمود.

منبع: فقهاى نامدار شيعه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image